اللهم صلی علی علی بن موسی الرضا المرتضی |
|
نوشته شده در تاریخ جمعه 86 مهر 27 توسط خادم الرضا
| نظر
زندگى در کنار آدمخوارها!
رفتند مردم را مسیحى کنند، تا آن عنصر استعمارى بتواند به آنجا بیاید و کار خودش را انجام بدهد. کشیشها هم مىدانستند که براى چه دارند کار میکنند - اینطور نبود که ندانند - اما ببینید براى خاطر همین هدف، چه مصایبى را تحمل کردند؛ مصایبى که اصلاً با پول قابل جبران نیست؛ مثلاً یک نفر برود هفت سال در نقطۀ مجاور نقطۀ آدمخوارها زندگى بکند! انسان این چیزها را در کتابها مىخواند، در بعضى از گزارشها مىبیند، در بعضى از فیلمها و رمانها هم هست و من از اینها اطلاع دارم و مىدانم که در این سالهاى استعمار چه شده است. در همین کشور ما، یک نفر کشیش را از یک کشور اروپایى به اصفهان و تهران و مناطق دیگر کشور آوردند. سالهاى متمادى یک آخوند مسیحى دور از وطن در اینجا با سختى زندگى کرده و با سوءظن مردم مواجه بوده است: این کافر است، این نجس است. در دورانى که مردم نسبت به اینگونه مسائل حساسیت بیشترى داشتند - دوران تعصبات، دوران آن استحکام اعتقاد دینى مردم - به اینجا آمدند و زندگى کردند؛ به امید اینکه بتوانند چهار نفر را مسیحى کنند، و همان کارى که در آفریقا کردند - خیال باطل - بتوانند در اینجا هم بکنند. البته نتوانستند بکنند، اما سالها ماندند. تاریخچۀ قاجاریه را بخوانید؛ مستشرقى بوده که سالها در ایران زندگى کرده و دو جلد کتاب به عنوان تاریخ ایران نوشته است. او مدتهاى متمادى در منطقۀ جنوب خراسان و بیرجند و زابل و همینجاها زندگى کرده و کتاب خود را نوشته است. ببینید او از کشیشهاى خودشان که در اینجا بودند، چه چیزها نقل میکند. (نقل شده از بیانت رهبر معظم انقلاب در دیدار روحانیون دفتر نمایندگى ولىفقیه در امور اهل سنت سیستان و بلوچستان 27/8/1370) ... |