اللهم صلی علی علی بن موسی الرضا المرتضی |
|
نوشته شده در تاریخ دوشنبه 86 مرداد 15 توسط خادم الرضا
| نظر بدهید
على(علیه السلام) پیوسته به یاد خدا بود!
على علیه السلام از هنگام تولدش به یاد خدا بود،و با قرآن و ذکر خدا و خواندن کتابهاى آسمانى زندگىاش را شروع کرد،و طبق روایات و نقل اصحابش،پس از ضربت مسموم«ابن ملجم مرادى»لعنة الله علیه نیز پیوسته مشغول مناجات با خدا بوده است. بنا بر این آغاز و فرجام زندگى آن حضرت همراه با یاد خدا بوده،و تاریخ و بیوگرافى آن سرور نیز حاکى است که در هیچ عمل و کار و تلاش و جنگ و جهاد...هم این حالت را از دست نداد،و با ذکر و یاد معبودش مىزیست!! اگر کسى سخنان«نهج البلاغه»را بررسى کند،و مضمون خطبهها و نامهها و کلمات قصار و حکمتهاى آن را در نظر بگیرد،کاملا به این نتیجه مىرسد که آن بزرگوار در میدان توحید و یاد خدا و آخرت و خود سازى و تزکیه نفس،و تقوى و پرهیز از گناه،بیش از میدانهاى دیگر سخن رانده است،و این کار از دیدگاه روانشناسى مىرساند که على علیه السلام به این موضوعات و شیوهها بیشتر توجه داشته است. و لذا ملاحظه مىکنیم که آن امام عارف و خداجو در دل تاریک شبها به عبادت مىپردازد،و به یاد او و به امر وى على رغم قدرت و توانش در موارد بسیارى اسیر روباهان مىگردد!!و تلخترین تلخىها را تحمل مىکند،و در دعاها و مناجاتش آن چنان درد دل مىکند،که گویا صدایش از درون دوزخ و فراق یاران...به گوش مىرسد!! (1) هنگامى که«معاویه»از یاران على علیه السلام از جمله«عدى بن حاتم»و«ضرار بن ضمرة»سؤال مىکند که سیره على را چگونه دیدید؟آنان ضمن گزارش کوتاهى از بیوگرافى و شیوه زندگى آن حضرت،این بعد روحى مولاى متقیان را نیز بازگو مىکنند که على علیه السلام ناله مىکرد و گریه مىنمود و اشک مىریخت،و آنى از یاد خدا غفلت نمىفرمود،و همانند انسانهاى مار گزیده به خود مىپیچید،و مىگفت:اى دنیا!و اى نفس!از من دور شوید! معاویه آن دشمن سنگین دل و«قسى القلب»على علیه السلام شروع به گریه مىکند،و آن حضرت را مورد تایید قرار داده،و اطرافیانش را در اوصاف على مىگریاند!! (2) على نه تنها خودش چنین بود،بلکه پیروان و اصحابش را نیز به همین اوصاف توصیه مىنمود،و هر گاه کسى بر جمع آنان مىرسید مشاهده مىنمود که آنان طبق سفارش قرآن مجید مؤمنان حقیقى در حال نماز و عبادت و مناجات با خدا هستند،و در هر کار و تلاش مادى نیز خدا را فراموش نکرده،و او را در متن زندگى و عقیده قرار داده،و لذا گرفتار و هواها و مصیبتها نمىگردند،و از رهبر و امامشان امیر المؤمنین اطاعت مىکنند که مىفرماید:«احذر ان یراک الله عند معصیته،و یفقدک عند طاعته...» (3) بر حذر باش از این که در حال نافرمانى و گناه به خدا بسر برى،و از طاعت و عبادتش غافل بمانى! و در یک هشدار دیگرى مىفرمایند:«اتقوا معاصى الله فى الخلوات فان الشاهد هو الحاکم» (4) از گناه کردن به خدا در خلوت و پنهانى نیز اجتناب کنید،زیرا خداوند شاهد و گواه،خودش نیز حاکم مىباشد! ! این فرازها از روح على علیه السلام حکایت دارد که انسانها همیشه باید به یاد او باشند،و در خلوت و جلوت و نهان و آشکار از جرئتبه نزدیکى گناه وحشت نمایند،و باور کنند،آن کسى که در نهانها نیز انسان را کنترل مىکند،و از گناه او با خبر است،سرانجام همان خدا،ما را به پاى بازخواست و محاکمه مىکشاند!! و در یک حدیث دیگر براى معیار ارزش بندگى و مراتب آن مىفرمایند.«من اراد منکم ان یعلم کیف منزلته عند الله،فلینظر کیف منزلة الله منه عند الذنوب» (5) هر کس از شما بخواهد ارزش بندگى خویش را بداند،و معلوم نماید که تا چه مقدار در پیشگاه او ارج دارد،ملاحظه نماید که در هنگام روبرو شدن با گناه تا چه میزانى به خدا ارزش قائل بوده،و از نافرمانىاش اجتناب مىنماید!! این حدیث راستى چه سنجش خوبى براى کلیه بندگان الهى است؟و چه ابزار عالى براى هشدار به غافلین است،که در هنگام برخورد با عوامل گناه به خود آمده،و دامن خویش را به مفاسد خلاف و بىعفتىها و تضییع حقوق دیگران نیالایند،و تا به مرز گناه نرسیده از عظمتخدا بترسند... از مجموع این احادیث نتیجه مىگیریم که مولاى متقیان در تمام آنان زندگى به یاد خدا بوده،و با تجسم عظمتخالق و باور به شهادت و گواهى الهى به اعمال بندگانش...هرگز فکر گناه را هم نمىکرده است. پىنوشتها: 1) در اکثر دعاهاى آن حضرت به ویژه در دعاى«کمیل»این مضامین مشهود است. 2) الغدیر ج 2 ص 319،بحار الانوار ج 41 ص 15،سفینة البحار ج 2 ص 657 و سایر مدارک 3) نهج البلاغه حکمت 375 ص 1268 4) نهج البلاغه حکمت 316 ص 1240،وسائل الشیعه ج 11 ص 188 ح 11 5) تحف العقول ص 71 آفتاب ولایت ص 340 على اکبر بابازاده ... |